کد مطلب:231734 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:203
علی بن عبیدالله
23 - سلیمان بن جعفر گوید: علی بن عبیدالله علوی گفت: دوست دارم خدمت حضرت رضا علیه السلام برسم، گفتم پس چرا به ملاقات ایشان نمی روی، گفت: عظمت و بزرگی او مانع ملاقات شده است.
راوی گوید: حضرت رضا علیه السلام در این هنگام كسالتی پیدا كردند و مردم از آن حضرت عیادت كردند، من علی بن عبیدالله را ملاقات كرده و به او گفتم: اكنون می توانی آن حضرت را ملاقات كنی زیرا وی مریض است و مردم به عیادت او می روند.
راوی گوید: همراه من خدمت حضرت رضا علیه السلام آمد، امام رضا از وی بسیار تجلیل و احترام كرد و بر مقام و منزلت او افزود، علی بن عبیدالله از برخورد با آن جناب بسیار خوشحال و مسرور شد، بعد از مدتی علی بن عبیدالله مریض شد و در منزل خود بستری گردید.
[ صفحه 791]
امام رضا علیه السلام به عیادت او رفت و من هم همراهش بودم. امام علیه السلام در منزل او نشست تا همه مردم بیرون شدند.
پس از اینكه از منزل او بیرون شدیم، یكی از كنیزان ما گفت: ام سلمه زن علی ابن عبیدالله از اندرون بیرون شد و آمد جائی كه امام رضا علیه السلام در آنجا نشسته بود بوسید.
سلیمان گوید: پس از اینكه این موضوع را شنیدم بار دیگر به منزل علی بن عبیدالله رفتم، و او نیز جریان زنش را نقل كرد، سلیمان گوید من این موضوع را برای امام رضا علیه السلام نقل كردم.
فرمود: ای سلیمان علی بن عبیدالله و زنش از اهل بهشت می باشند، ای سلیمان فرزندان علی و فاطمه هر گاه مقر به امامت ما باشند مانند سایر مردم نیستند.
راوی گوید: حضرت رضا علیه السلام در این هنگام كسالتی پیدا كردند و مردم از آن حضرت عیادت كردند، من علی بن عبیدالله را ملاقات كرده و به او گفتم: اكنون می توانی آن حضرت را ملاقات كنی زیرا وی مریض است و مردم به عیادت او می روند.
راوی گوید: همراه من خدمت حضرت رضا علیه السلام آمد، امام رضا از وی بسیار تجلیل و احترام كرد و بر مقام و منزلت او افزود، علی بن عبیدالله از برخورد با آن جناب بسیار خوشحال و مسرور شد، بعد از مدتی علی بن عبیدالله مریض شد و در منزل خود بستری گردید.
[ صفحه 791]
امام رضا علیه السلام به عیادت او رفت و من هم همراهش بودم. امام علیه السلام در منزل او نشست تا همه مردم بیرون شدند.
پس از اینكه از منزل او بیرون شدیم، یكی از كنیزان ما گفت: ام سلمه زن علی ابن عبیدالله از اندرون بیرون شد و آمد جائی كه امام رضا علیه السلام در آنجا نشسته بود بوسید.
سلیمان گوید: پس از اینكه این موضوع را شنیدم بار دیگر به منزل علی بن عبیدالله رفتم، و او نیز جریان زنش را نقل كرد، سلیمان گوید من این موضوع را برای امام رضا علیه السلام نقل كردم.
فرمود: ای سلیمان علی بن عبیدالله و زنش از اهل بهشت می باشند، ای سلیمان فرزندان علی و فاطمه هر گاه مقر به امامت ما باشند مانند سایر مردم نیستند.